دارایی های دیجیتال دوباره در حال افزایش هستند، اما آیا گاو نر در اینجا دویده می شود تا بماند؟
افشا: دیدگاه ها و نظرات بیان شده در اینجا صرفا متعلق به نویسنده است و بیانگر دیدگاه ها و نظرات سرمقاله کریپتوفارسنیست.
در سال ۲۰۱۶، آدام کورتیس، مستندساز بریتانیایی، فیلمی با عنوان «هیپر عادیسازی» منتشر کرد، این نقد او بر ماهیت در حال تحول قدرت در نظام بینالملل یا بهطور دقیقتر، فقدان قدرت است که کمتر کسی میخواهد آن را بپذیرد. در سال 2024، سیستم بینالمللی ما نسبت به 8 سال قبل پیچیدهتر و با ثباتتر است. در واقع، جنگ در اروپا، ژئوپلیتیک در اقیانوس آرام، و درگیری نظامی در خاورمیانه، پرسشهای راهبردی را در مورد اینکه جهان در حال حاضر جهانی شده به کجا میرود و چه کسی رهبری آن را بر عهده خواهد داشت، مطرح کرده است. اما این چه ربطی به دارایی های دیجیتال دارد؟ تحملم کن
مالیه بینالمللی پیش از بازگشت به مراکز مالی فراساحلی، مدتهاست که جایگزین دولت-ملت شده است. در همین حال، شرکتهای جهانی معمولاً به هویت ملی خود، به عنوان مثال، شرکتهای آمریکایی یا موانع پرچم ایتالیا، تکیه کردهاند تا بخش بزرگی از شهرت، موقعیت، و مهمتر از همه، سطح حفاظتی که به دلیل منافع ملی دریافت میکنند، تشکیل دهند. ماشین فراری. خوب یا بد کنار، بیایید آن را بپذیریم فقط فعلاً “هست”.
در بازارهای دارایی دیجیتال، دلایل زیادی برای خرید ایجاد میشود: «حفاظ تورمی»، «دموکراتیزهشده»، فرصتی برای «بازدهی بیش از حد» – با سلب مسئولیتها که مطابقت دارند – و «ثبات» که با نوسانات مطابقت دارد، یک کنار هم قرار گرفتن. این دلایل اغلب ذهنی هستند و بسته به مشخصات اقتصادی، جغرافیایی، جامعهشناختی، جنسیتی و حتی روانشناختی متفاوت تفسیر میشوند که منجر به تصمیمگیریها و رویکردهای تجاری متفاوت در سطح کشور، جنسیت و ثروت فردی میشود. در حالی که ایده های پوشش، بازده دموکراتیک و ثبات، حداقل، پیچیده و یا از سوی دیگر، مشکوک هستند، به طور غیرقابل انکاری در زیر آنها مسائل متمرکز اعتماد، قدرت و دسترسی وجود دارد.
دومی آن ساده است. دسترسی به دارایی های دیجیتال، اعم از مصنوعی، مبتنی بر فناوری، دارایی یا کالاها، جهانی است. موانع تجارت برداشته شده و هزینه دسترسی کاهش یافته است. در غیاب فرصتهای اقتصادی در سطوح ملی، مردم در سراسر جهان به دنبال بازدهی از داراییهای سوداگرانهتر از اوراق قرضه، سهام و املاک سنتی هستند که عمدتاً غیرقابلقبول شدهاند. این به همان اندازه که با کمبود فرصت اقتصادی و اعتماد به سیستم های مالی مرتبط است، به همان اندازه که با اعتقاد به اینکه اقتصاد دیجیتالی که از طریق وب 3 می آید یا خواهد بود، ارتباط دارد.
همانطور که اعتماد یک مسئله است – اعتماد به شرکتها، دولتها، و به طور کلی جهان از نظر تاریخی پایین است – در جاهای دیگر نیز یافت میشود. به عنوان مثال، دارایی های دیجیتال یک مثال برجسته است: اعتقاد به اینکه سیستم اقتصادی علیه شماست، ارزها به طور سیستماتیک کاهش می یابند، و بدهی های ملی باعث ایجاد چالش های اقتصادی ساختاری می شوند. نتیجه: داراییهای دیجیتال بهجای مدیریت داراییهایی که سرمایهگذاران و کسبوکارهای حرفهای از آن لذت میبرند، بهعنوان راهی برای کاهش آن برای افراد ارائه میشود.
به طور جداگانه، تصمیم کمیسیون بورس و اوراق بهادار در ایالات متحده برای تایید ETF بیت کوین دو کار تاریخی انجام داد. اولاً، این بدان معناست که ارزهای دیجیتال رسماً به یک طبقه دارایی در چشم تنظیم کننده بزرگ ترین اقتصاد و بازارهای مالی جهان تبدیل شدند – سایرین نیز به دنبال آن خواهند بود. ثانیاً، برای موسسات مالی سنتی که برای ETF ها می جنگیدند، آلت کوین ها تبدیل به یک تجارت جایگزین رسمی و بنابراین دروازه ای رسمی به بازارهای دارایی دیجیتال تحت رهبری TradeFi شدند.
ETF بیت کوین نقطه ای مرکز است، اما واقعا چه چیزی در پیش است؟ | نظر
در ابتداییترین سطح، این شرکتهای مالی قدرتمند و با نفوذ به دنبال برآورده کردن نیازهای مشتریان، کسب درآمد از تجارت یا بخشی از اقتصاد داراییهای دیجیتال هستند. همچنین تضاد پویایی قدرت است. قدرت برای سهم بازار نیست، بلکه برای کنترل یک پدیده جهانی است: زوال قدرت متمرکز از ساختارهای قدرت اصلی به یک سیستم چند قطبی که بازارهای دارایی دیجیتال تنها بخشی از آن را تشکیل میدهند. درست است، ارزش بازارهای دارایی دیجیتال به اندازه بازارهای سهام پیشرو در جهان، تولید ناخالص داخلی بازار توسعه یافته یا سطوح کلی ثروت جهانی نیست. با این حال، دو سوال در آن اغلب پرسیده نمی شود: آیا آنها باید باشند؟ و چه چیزی مانع از رشد تصاعدی آنها به دلیل یک موضوع یا نقطه زمانی خاص می شود؟
بستگی به زمان شروع آن و پویایی آن دارد. تاریخدانان آینده به ما خواهند گفت که چه زمانی اجرا شروع شد، اما دو لحظه به عنوان نقطه شروع بالقوه باقی می مانند: پایین بودن قیمت BTC در سال 2023 و تایید ETF در سال 2024.
در حالی که همه روندهای صعودی به پایان می رسند – در این مورد اشتباه نکنید – چیزی که بازار صعودی اخیر را پیچیده می کند، عوامل متعددی است که بر آن تأثیر می گذارد، مانند قدرت، اعتماد و دسترسی. علاوه بر این، رابطه عجیب و غریب بین دارایی های دیجیتال و اقتصاد دنیای واقعی به همان اندازه پیچیده (اگر نه بیشتر) و کمتر از رابطه بین بازارهای مالی سنتی و دنیای واقعی است.
به عنوان مثال، در رکود، انتظار دارید که قیمت ها و تقاضا کاهش یابد و اشتها برای دارایی های ریسک کاهش یابد. با این حال، همانطور که اقتصادهای سراسر جهان با چالشهای اقتصادی، رکودهای قابل قبول و خلاء ساختاری قدرت مواجه هستند، داراییهای دیجیتال وارد دورهای از توسعه شدهاند که بسیاری انتظار دارند تا سال 2024 و احتمالاً پس از آن ادامه یابد.
باید به یاد داشته باشید که بازارهای دارایی دیجیتال از نظر ارزش مارک به بازار از اوج خود خارج می شوند. با این حال، عوامل سیاسی-اقتصادی گسترده تر، و همچنین آنچه بازار را تشکیل می دهد، با اوج قبلی متفاوت است. علاوه بر این، با افزایش ابزار، توسعه وب 3، ادامه زوال سیستمهای بینالمللی، و موسسات مالی سنتی انگیزهها و مقاصد خود را به ارمغان میآورند، ماهیت داراییهای دیجیتال بدون تغییر و اسرارآمیز باقی میماند، حتی اگر محرکها به صورت بازتر قابل مشاهده باشند.