پروژه های بلاک چین در منطقه MENA به ادغام آن با RWA بستگی دارد
افشا: دیدگاه ها و نظرات بیان شده در اینجا صرفا متعلق به نویسنده است و بیانگر دیدگاه ها و نظرات سرمقاله کریپتوفارسنیست.
فناوری بلاک چین تقریباً مترادف با ارزهای دیجیتال است. این غیرقابل انکار است که پذیرش بلاک چین بدون بیت کوین ساتوشی (BTC) هرگز به وضعیت فعلی خود نمی رسید، حتی اگر مفهوم بلاک چین تقریباً سه دهه قدمت داشته باشد.
در حالی که ارزهای رمزنگاری شده مانند بیت کوین بر سرفصل ها غالب هستند، پتانسیل گسترده تر بلاک چین در تسهیل پردازش امن و غیرمتمرکز داده در سناریوهای دنیای واقعی به همان اندازه پیشگامانه است. تصور کنید یک زنجیره تامین با شفافیت و کارایی بینظیر کار میکند یا یک سیستم رایگیری که در آن هر رای بهطور پاک نشدنی و ناشناس ثبت میشود، همه اینها به لطف بلاک چین است. این سناریوها رویاهای دور نیستند و بسیاری از کشورها در سطح جهان در تلاش هستند تا بلاک چین را در فرآیندهای خود پیاده سازی کنند. آنها نشان دهنده پتانسیل عملی عظیم بلاک چین هستند که در سناریوهای ملموس و روزمره پیاده سازی شوند.
بنابراین، این تغییر چگونه آینده بلاک چین را شکل خواهد داد؟ کدام برنامه های کاربردی در دنیای واقعی برای کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) امیدوار کننده ترین هستند؟ و چالش های فعلی برای این تحولات چیست؟
گسترش بلاک چین فراتر از تراکنش ها
اتریوم یک مثال کامل از نحوه تغییر پروژه های بلاک چین از تراکنش های صرف به برنامه های ملموس تر است. شبکه اتریوم از یک ارز دیجیتال معمولی به پلتفرمی برای برنامههای غیرمتمرکز و قراردادهای هوشمند تبدیل شده است. پروژههایی مانند Decentraland و MakerDAO نمونهای از این انتقال هستند و زنجیره بلوکی را از یک مفهوم به یک فناوری واقعی و اعتمادساز منتقل میکنند.
قابل ذکر است که شرکت های قابل توجه از فناوری بلاک چین برای مدیریت حقوق مالکیت معنوی و خودکارسازی پرداخت حق امتیاز استفاده می کنند. به عنوان مثال، Ernst & Young (EY) و مایکروسافت یک راه حل بلاک چین برای مدیریت حقوق محتوا و حق امتیاز در صنعت بازی توسعه دادند.
علاوه بر این خدمات، بلاک چین در سایر بخشهای سنتی نیز پیشرفتهایی دارد. چندین مطالعه تحقیقاتی اخیر در مراقبتهای بهداشتی نشان دادهاند که چگونه دادههای بیمار را میتوان با ایمنتر و کارآمدتر مدیریت کرد، در حالی که همکاریها در سفر و سلامتی، تطبیق پذیری بلاک چین را برجسته کرده است. کلید این تحول در درک نقاط قوت اصلی بلاک چین نهفته است: کنترل غیرمتمرکز، تغییر ناپذیری و شفافیت.
هنگامی که این نقاط قوت فراتر از ارزهای دیجیتال به کار گرفته شوند، می توانند برخی از مهم ترین چالش ها را در بخش های مختلف برطرف کنند. به عنوان مثال، اداره راه و حمل و نقل امارات متحده عربی (RTA) در حال کار بر روی پروژه ای برای ایجاد یک سیستم مدیریت چرخه عمر خودرو با استفاده از فناوری بلاک چین است. هدف این پروژه ارائه سابقه شفاف خودرو به سازندگان خودرو، فروشندگان، رگولاتورها، شرکتهای بیمه، خریداران، فروشندگان و گاراژها از سازنده تا ضایعات است.
چنین برنامه هایی سازگاری و پتانسیل بلاک چین برای بهبود تعاملات و تجربیات در صنایع مختلف را به طور قابل توجهی ثابت می کند. این نشان میدهد که تطبیقپذیری بلاک چین دارای ارزش واقعی واقعی فراتر از تراکنشهای پولی است.
استراتژی های یکپارچه سازی در دنیای واقعی
سفر بلاک چین از یک فناوری خاص به یک ابزار اصلی، یکپارچگی استراتژیک با صنایع سنتی را ضروری می کند. برای اینکه بلاک چین واقعاً در دنیای واقعی ریشه دواند، باید به عنوان یک فناوری کاربردی معرفی شود.
یک استراتژی کلیدی همکاری است. پروژههای بلاک چین میتوانند بینش و تخصص لازم را برای تطبیق راهحلهای خود با نیازها و چالشهای دنیای واقعی از طریق مشارکت با صنایع مستقر به دست آورند. مشارکت بین HAQQ و GoMeat این را نشان می دهد: HAQQ یک زیرساخت بلاک چین برای پلتفرم تحویل GoMeat فراهم می کند تا بازار سنتی گوشت حلال را متحول کند، شبکه توزیع فروشندگان محلی را گسترش دهد و محصولات را برای جوامع مربوطه در دسترس تر کند. این پروژهها نشان میدهند که چگونه بلاک چین میتواند تجربه مشتری روزمره را برای جوامع مختلف و بخشهای مصرفکننده افزایش دهد.
در بخش مراقبت های بهداشتی، شبکه Polygon با MSP Recovery برای توسعه LifeChain، یک پلت فرم ادعاهای مراقبت های بهداشتی مبتنی بر بلاک چین، همکاری کرد. بانک های سنتی مانند سیتی بانک و جی پی مورگان فناوری بلاک چین را در خدمات مالی خود از جمله فارکس ادغام کردند. بسیاری از بانک ها در امارات بر روی راه حل های خود بر اساس فناوری بلاک چین کار می کنند، به عنوان مثال، امارات اسلامی، امارات NBD، بانک تجاری دبی، بانک تجاری ابوظبی، HSBC، RAKBANK، و بانک مشرق، و همچنین اقتصاد دبی و DIFC.
رویکرد دیگر ادغام دارایی های دنیای واقعی در بلاک چین به عنوان توکن های دیجیتال است که نشان دهنده دارایی های دنیای واقعی (RWA) مانند ارزها، کالاها، سهام و اوراق قرضه است. این ادغام این دارایی ها را قادر می سازد تا بخشی از اکوسیستم مالی غیرمتمرکز شوند و دسترسی به ابزارهای مالی را که اغلب دور از دسترس هستند افزایش می دهد. انجام این کار افق های جدیدی را برای برنامه ها باز می کند و به افراد با سرمایه کمتر اجازه می دهد تا به این دارایی های ارزشمند دسترسی پیدا کنند.
با این حال، چالش فراتر از یکپارچه سازی فناوری است. بیشتر در مورد این است که آن را برای کاربر معمولی در دسترس و قابل درک کند. رابط های کاربر پسند، روش های تراکنش ساده و منابع آموزشی جامع برای پر کردن شکاف بین ماهیت پیچیده فناوری بلاک چین و کاربرد عملی آن بسیار مهم هستند. این در مورد ایجاد سیستم هایی است که مردم می توانند به راحتی از آنها استفاده کنند و به طور ضمنی به آنها اعتماد کنند.
چه چیزی مانع پذیرش بلاک چین می شود؟
در حالی که ادغام بلاک چین در صنایع مختلف امیدوارکننده است، اما سهم قابل توجهی از چالش ها را دارد. مقیاس پذیری، موانع نظارتی و UX پیچیده موانع مهمی برای دستیابی به پذیرش گسترده بلاک چین هستند.
مقیاس پذیری همچنان یک نگرانی اصلی است. با رشد برنامه های بلاک چین، این فناوری باید بتواند حجم تراکنش های افزایش یافته را بدون به خطر انداختن سرعت یا امنیت مدیریت کند. توسعه دهندگان با تقویت معماری بلاک چین با راه حل های لایه 2 و تکنیک های اشتراک گذاری به این مشکل می پردازند.
چالش های نظارتی نیز قابل توجه است. ماهیت غیرمتمرکز بلاک چین معمایی را برای چارچوب های نظارتی سنتی ایجاد می کند. یافتن تعادل بین اجرا و مقررات برای حمایت از مصرف کنندگان و تقویت پیشرفت تکنولوژی بسیار مهم است.
تجربه کاربری یکی دیگر از زمینه های حیاتی است. نسل اول برنامههای بانکی با پذیرش محدودی مواجه شد، زیرا پیچیدگی اولیه آنها برای همه کاربران جذاب نبود. تنها زمانی که این برنامهها کاربرپسندتر شدند و بانکها به طور مؤثر مزایای خود را به اشتراک گذاشتند، پذیرش گستردهای اتفاق افتاد. به طور مشابه، برای اینکه برنامههای بلاک چین به پذیرش انبوه دست یابند، آنها نیز باید مسیر افزایش دسترسی را دنبال کنند. سادهسازی رابطها و بهبود تجربه کلی کاربر برای دسترسیپذیرتر کردن فناوری بلاک چین برای کاربران روزمره ضروری است.
تامل بر آینده بلاک چین
سفر از یک دفتر کل دیجیتال به یک ابزار تحولآفرین نسل بعدی برای صنایع مختلف به ادغام بلاک چین با برنامههای کاربردی دنیای واقعی بستگی دارد. تنها راه برای دستیابی به پذیرش انبوه فناوری، آزمایش مداوم بازارها برای برنامه های کاربردی در دنیای واقعی است که در حال حاضر در منطقه MENA شاهد آن هستیم.
تحمیل آن از بالا یا تکیه صرف بر دیدگاه های رویایی کافی نیست. کاربران باید محصول نهایی را برای فناوری گسترده دوست داشته باشند، همانطور که MidJourney یا stETH را دوست دارند. پروژه های بلاک چین باید فراتر از منشاء دیجیتالی خود تکامل یابند تا کاربردهای عملی در دنیای واقعی پیدا کنند، بنابراین ارزش خود را فراتر از معاملات صرف یا دارایی های سوداگرانه اثبات کنند.