افشا: دیدگاه ها و نظرات بیان شده در اینجا صرفا متعلق به نویسنده است و بیانگر دیدگاه ها و نظرات سرمقاله کریپتوفارسنیست.
در اتاق‌های هیئت مدیره در سراسر شرکت‌ها، یک انقلاب آرام در جریان است، زیرا مدیران اجرایی و تیم‌های خلاق راه‌های جدیدی برای استفاده از توکن‌های مبتنی بر بلاک چین در استراتژی‌های بازاریابی خود پیدا می‌کنند. مجموعه‌های دیجیتالی دوبله – اصطلاحی با هدف ساده‌سازی مفهوم برای مصرف‌کنندگان – توکن‌های غیرقابل تعویض (NFT) به طور یکپارچه در محصولات شرکت‌های بزرگ ادغام می‌شوند تا جان تازه‌ای به تجربیات مشتری مجازی و فیزیکی بدهند.
روزهایی که تصاویر دیجیتالی حک شده بر روی بلاک چین در مرکز فرهنگ پاپ قرار داشتند، گذشته است. اکنون که بازار سقوط کرده است، NFTها خانه جدیدی برای خود پیدا کرده‌اند – بخش‌های بازاریابی شرکت‌ها که برای برنامه‌های وفاداری و کلکسیون‌های دیجیتالی که به عنوان غنائم عمومی در کیف پول‌های بلاک چین نمایش داده می‌شوند، به پول نقد واگذار شده‌اند.
به عنوان مثال، مشارکت مسترکارت با نئوبانک کریپتو سلام یا گنجاندن NFT توسط کوکاکولا در کمپین های تبلیغاتی جهانی را در نظر بگیرید. در حالی که هدف اصلی این مجموعه‌ها، تقویت وفاداری و تعامل مشتری است، همراه با این واقعیت که تجارت دلسرد می‌شود، آنها به طور ناخواسته NFTها را به عنوان ابزار بازاریابی صرف در نظر بسیاری معرفی کرده‌اند.
با این حال، نشان دادن این که این میزان کاربرد NFT است، آسیبی به فناوری و پتانسیل آن – و شاید به نبوغ انسان است. ما به سختی سطح ابزار NFT را خراشیده ایم. کاهش NFTها به ابزارهای بازاریابی صرف، نادیده گرفتن مفاهیم و تطبیق پذیری آنها فراتر از کاربردهای فعلی است.
سوال بزرگ این است که آیا NFT ها فقط به سوغاتی و غنائم تبدیل می شوند؟ برای درک ارزش هر فناوری، مهم است که بدانیم چگونه به روش ایجاد، مصرف و تبادل ارزش در عصر دیجیتال می افزاید. به عنوان مثال، می‌توان استدلال کرد که هوش مصنوعی تنها به ربات‌های چت محدود می‌شود، قبل از اینکه ChatGPT در صحنه منفجر شود و هوش مصنوعی مکالمه‌ای را به سطح جدیدی برساند.
همانطور که فناوری بلاک چین به تکامل و بلوغ خود ادامه می دهد، کسانی که متعهد به ساخت NFT های صادقانه و پایدار برای استفاده عملی هستند، موظفند (بی سر و صدا اما مطمئنا) بالاتر از این مبارزه قرار گیرند. روندها می آیند و می روند – و نمی توان انکار کرد که برخی از پروژه های NFT بیش از آنکه سودمندی واقعی، نوآوری یا شایستگی هنری داشته باشند، توسط هیاهو و حدس و گمان هدایت شده اند. در میان سر و صدا، کسانی که همه خود را در محصولات و جامعه خود می گذارند، در نهایت همه چیز را به سمت بهتر شدن تغییر می دهند.
ما شاهد ظهور موارد استفاده خلاقانه و برنامه‌های کاربردی برای NFT هستیم که در صنایع مختلف – مد، تناسب اندام، بازی و موارد دیگر گسترش می‌یابد. همانطور که برندها به طور استراتژیک از تأثیرگذاران برای همسویی با چشم انداز و ارزش های خود استفاده می کنند، NFT ها فراتر از نقش آنها به عنوان ابزارهای پول ساز، باید با رویکردی مشابه در استراتژی های برند ادغام شوند. این فقط در مورد علامت زدن یک کادر نیست. این در مورد فعال کردن جوامع و تقویت یک چشم انداز مشترک است. NFT ها باید با استراتژی و هدف کلی یک برند سازگار باشند، از اصالت اطمینان حاصل کنند و از دام تبدیل شدن به یک ترفند بازاریابی دیگر جلوگیری کنند. با همسو کردن استفاده از NFT با ارزش های برند و درگیر کردن جوامع به طور واقعی، برندها می توانند راه های جدیدی را برای خلاقیت، توانمندسازی و ایجاد جامعه در اقتصاد دیجیتال باز کنند.
به عنوان مثال، بازی را در نظر بگیرید. معرفی NFT ها در بازی های وب 3 یادآور اهمیت اولویت دادن به لذت و تعامل بیش از هر چیز دیگری است. همانطور که قلب بازی در تجربیات غوطه ور و روایت های فریبنده نهفته است، ارزش واقعی NFT ها در این زمینه فراتر از مالکیت رمزی صرف است. در حالی که عجله برای نمادسازی دارایی های درون بازی و ایجاد انگیزه مالکیت وجود دارد، جوهر بازی – لذت کاوش، هیجان رقابت، و رفاقت با جامعه – باید در اولویت باقی بماند. NFT ها باید تجربه بازی را تقویت کنند، نه اینکه آن را تحت الشعاع قرار دهند.
در واقع، درس های آموخته شده از بازی های وب 3 را می توان به صنایع دیگر تعمیم داد. همانطور که گیمرها به دنبال لذت و رضایت هستند، مصرف کنندگان نیز هوس تعاملات و تجربیات معنادار دارند. ادغام NFT ها در استراتژی های بازاریابی – و فراتر از آن – باید بر فعال سازی جامعه، چشم انداز مشترک و اعتبار تمرکز کند. استفاده از NFT ها باید با استراتژی ها و اهداف کلی برندها هماهنگ باشد، ارتباطات واقعی را تقویت کند و به تجربه مصرف کننده ارزش بیافزاید. با پذیرش اصول سرگرمی و تعامل، برندها می توانند پتانسیل کامل NFT ها را باز کنند و تجربیاتی همه جانبه ایجاد کنند که عمیقاً در بین مخاطبان آنها طنین انداز شود.
در هسته خود، NFT ها گواهی بر خلاقیت انسان هستند – راهی برای ما برای تغییر شکل رویکرد خود به هنر، فناوری و تجارت. برای تحقق کامل پتانسیل آنها، ما باید از دیدگاه سطحی و محدود NFTها به عنوان نوآوری های صرفاً سود محور فراتر برویم. زمان آن فرا رسیده است که NFTها را به دلیل ظرفیت آنها برای ایجاد تغییرات مثبت اجتماعی و اقتصادی در آغوش بگیریم – و این مستلزم بازگشت به اصول است و وب2 و وب3 را در استراتژی و کاربرد یکپارچه می کند. تنها قدردانی واقعی از پتانسیل خلاق NFT در تجربیات انسانی، فایده واقعی آنها را باز می کند.
